***اِن ئی یِمَک 2 ***
اصطلاح انگلیسی ca sal اصطلاح فارسی مخلوط کازئین و لاکتالبومین مفهوم اصطلاح مخلوطی از کازیین و لاکتالبومین که در فراورده های صنایع مختلف غذایی نظیر شیر و گوشت استفاده و باعث بهبودی بافت و طعم و مزه محصول نهایی میشود. اصطلاح انگلیسی ca sec اصطلاح فارسی کازئینات کلسیم مفهوم اصطلاح نام تجاری کازئینات کلسیم که در صنایع غذایی مختلف استفاده میشود. اصطلاح انگلیسی cabbage اصطلاح فارسی کلم پیچ مفهوم اصطلاح گیاهی است دو ساله از خانواده چلیپاییان که دارا ی برگهای پیچیده به دور هم است. اصطلاح انگلیسی cadaverine اصطلاح فارسی کاداورین مفهوم اصطلاح ترکیبی است آمینه، غیر فرار، غیر حلقوی با فرمول شیمیایی NH2-(CH2)5 NH2 که از حذف عامل کربوکسیل اسیدآمینه لیزین بر اثر آنزیم دکربوکسیلاز به وجود میآید. اصطلاح انگلیسی caffeine اصطلاح فارسی کافئین مفهوم اصطلاح اصلیترین آلکالوئید قهوه و چای است. تا 4 درصد برگ خشک چای را کافئین تشکیل میدهد. 80 درصد این ماده در موقع دم کردن وارد نوشابه چای میشود و مقدار آن دردم کرده چای به طور متوسط برابر 0/03 درصد است. اصطلاح انگلیسی calciferol اصطلاح فارسی کالسیفرول مفهوم اصطلاح یکی از ویتامینهای قابل حل در چربی است که منشا گیاهی دارد و از تابش پرتو فرابنفش بر ارگوسترول به دست میآید. کمبود آن باعث نرمی استخوان میشود. اصطلاح انگلیسی calcification اصطلاح فارسی آهکی شدن مفهوم اصطلاح سخت شدن در اثر رسوب نمکهای کلسیم و منیزیم. اصطلاح انگلیسی calcium propionate اصطلاح فارسی پروپیونات کلسیم مفهوم اصطلاح نمک کلسیم اسید پروپیونیک است که به عنوان ماده ضد قارچ در محصولات غذایی مثل نان استفاده میشود. اصطلاح انگلیسی calcium stearate اصطلاح فارسی استئارات کلسیم مفهوم اصطلاح نمک کلسیم اسید استئاریک است که از کلوخه شدن مواد پودری جلوگیری میکند. اصطلاح انگلیسی calorie اصطلاح فارسی کالری مفهوم اصطلاح واحد اندازه گیری حرارت است و مقدار آن برابر با انرژی حرارتی مورد نیاز برای گرم کردن یک گرم آب 15 درجه به 16 درجه سانتی گراد و هزار برابر ان یک کیل کالری و کالری بزرگ نامیده میشود. اصطلاح انگلیسی calorimetry اصطلاح فارسی حرارت سنجی مفهوم اصطلاح اندازه گیری حرارت ایجاد شده در بدن یا از سوختن غذا که به طور مستقیم و غیر مستقیم انجام میشود. اصطلاح انگلیسی can body اصطلاح فارسی بدنه قوطی مفهوم اصطلاح قسمت استوانه ای قوطی کنسرو که با درز جانبی ایجاد شده. اصطلاح انگلیسی can body maker اصطلاح فارسی قوطی ساز مفهوم اصطلاح دستگاهی که قسمت بدنه قوطی کنسرو را شکل میدهد و نهایتا درز جانبی بدنه را پرس و لحیم میکند. اصطلاح انگلیسی can factory end اصطلاح فارسی ته قوطی مفهوم اصطلاح در صنایع غذایی به ته قوطیهایی کنسرو که در کارخانه قوطی سازی نصب و درز بندی میشود گفته میشود. اصطلاح انگلیسی can false seam اصطلاح فارسی درز معیوب قوطی مفهوم اصطلاح نقیصه ای در درز قوطی که قلاب در و قلاب بدنه در تماس هستند ولی در همدیگر درگیر یا قفل نشده اند. اصطلاح انگلیسی can flipper اصطلاح فارسی قوطی کم خلاء مفهوم اصطلاح به قوطی هایی از کنسرو اطلاق میشود که به اندازه کافی خلا در آنها ایجاد نشده و لذا دو سر قوطی صاف است ولی با ضربه و یا فشار دادن یا تغییر در دما و فشار محیط خارج قوطی متورم میشود و مجددا با فشار دادن دست به حالت اول بر میگردد. اصطلاح انگلیسی can initial temperature اصطلاح فارسی دمای اولیه قوطی مفهوم اصطلاح به متوسط دماهای نقاط سرد قوطی یا شیشه کنسرو قبل از استریل کردن در اتوکلاو گویند. اصطلاح انگلیسی candied fruit اصطلاح فارسی میوه آب نباتی مفهوم اصطلاح این محصول را با جا به جا کردن آبمیوه و محلول شکر در میوه تولید میکنند اصطلاح انگلیسی can lid اصطلاح فارسی در قوطی مفهوم اصطلاح pakers end اصطلاح انگلیسی can liner اصطلاح فارسی آستر قوطی مفهوم اصطلاح در کنسرو سازی به پوشش داخل قوطی گفته میشود که از تماس غذا با ورق قوطی جلوگیری میکند اصطلاح انگلیسی cannery اصطلاح فارسی کارخانه کنسروسازی مفهوم اصطلاح کارخانه یا محلی که در آن مواد غذایی در قوطی یا شیشه بسته بندی شده و به گونه ای فرایند میشود که مدتی سالم باقی بماند اصطلاح انگلیسی canner s end اصطلاح فارسی در قوطی کنسرو مفهوم اصطلاح open top can اصطلاح انگلیسی canning اصطلاح فارسی قوطی کردن مفهوم اصطلاح پر کردن قوطی یا شیشه از مواد غذایی و پاستوریزه یا استریل کردن آن را گویند اصطلاح انگلیسی caper اصطلاح فارسی کپر مفهوم اصطلاح درختچه ای خاردار است از جنس capparis و در نواحی مدیترانه یافت میشود از جوانه های گل آن برای ترشی استفاده میشود اصطلاح انگلیسی cappy flavor اصطلاح فارسی طعم مقوایی مفهوم اصطلاح carboard flover اصطلاح انگلیسی capsid اصطلاح فارسی کپسید مفهوم اصطلاح پوشش پروتینی ویروس ها اصطلاح انگلیسی capsomere اصطلاح فارسی کپسومر مفهوم اصطلاح واحد ساختمانی پروتئین پوششی ویروس ها اصطلاح انگلیسی capsule اصطلاح فارسی پوشینه مفهوم اصطلاح در میکروب شناسی به قشر لعابی که بعضی از باکتری ها به صورت لایه ای فشرده در خارج از دیواره سلولی ترشح میکند در صنایع غذایی به پوشش لعابی یا صمغی گفته میشود که مواد غذایی یا اجزای تشکیل دهنده آنها را در آن قرار میدهند اصطلاح انگلیسی caramel اصطلاح فارسی کارامل مفهوم اصطلاح ماده ای قهوه ای رنگ متشکل از ترکیبات متعددی که با حرارت دادن خشک ساکاروز یا سایر قند های ساده به دست می آید اصطلاح انگلیسی caramelization اصطلاح فارسی کاراملیزه شدن مفهوم اصطلاح حرارت دادن قند های احیا کننده که منجر به قهوه ای و سیاه شدن قند میشود و ماده کارامل که حاوی رنگ های ملانوئیدی و طعم های مطبوع است تولید میشود اصطلاح انگلیسی caraway اصطلاح فارسی زیره سبز مفهوم اصطلاح گیاهی دو ساله از تیره جعفری که دانه آن دارای عطر و طعم خاص است در غذا به عنوان ادویه استفاده میشود اصطلاح انگلیسی caraway seed اصطلاح فارسی تخم زیره مفهوم اصطلاح بذر گیاه زیره است که انواع سیاه و سبز آن موجود است اصطلاح انگلیسی carbohydrate اصطلاح فارسی کربوهیدرات مفهوم اصطلاح دسته ای از ترکیبات موجود در مواد غذایی که به طور عمده از عناصر کربن، هیدروژن و اکسیژن درست شده است برخی از آنها مثل نشاسته و ترکیبات قندی بخش مهمی از انرژی مورد نیاز انسان را تامین میکنند اصطلاح انگلیسی carbon dioxide deprivation اصطلاح فارسی محدودیت دی اکسید کربن مفهوم اصطلاح خسارتی است که در اثر پایین بودن بیش از حد دی اکسید کربن در هوای انبار و سردخانه به میوه و سبزی وارد میشود اصطلاح انگلیسی carbon dioxide injury اصطلاح فارسی آسیب دی اکسید کربن مفهوم اصطلاح خسارتی که در اثر زیاد بودن درصد دی اکسد کربن در هوای انبار و سردخانه به میوه و سبزی وارد میشود اصطلاح انگلیسی carbonated beverage اصطلاح فارسی نوشابه گازدار مفهوم اصطلاح در گذشته آب های معدنی که دارای گاز دی اکسید کربن بودند گفته میشد امروزه به نوشابه هایی که گاز دی اکسید کربن به آنها افزوده اند نیز اطلاق میشود اصطلاح انگلیسی carcase اصطلاح فارسی لاشه مفهوم اصطلاح به بدن حیوان ذبح شده گفته میشود. اصطلاح انگلیسی carcinogen اصطلاح فارسی سرطان زا مفهوم اصطلاح به هر ماده ای که سرطان ایجاد میکند گفته میشود. اصطلاح انگلیسی cariogenic اصطلاح فارسی پوساننده دندان مفهوم اصطلاح ترکیباتی چون شکر و دیگر کربوهیدراتهایی که در اثر تخمیر در دهان تولید اسید میکنند و باعث پوسیدگی دندان میشود. اصطلاح انگلیسی carmosin اصطلاح فارسی کارموزین مفهوم اصطلاح نوعی ماده رنگی مصنوعی قرمز رنگ است که برای آب میوه ها و نوشابه ها استفاده میشود. اصطلاح انگلیسی carotene اصطلاح فارسی کاروتن مفهوم اصطلاح ترکیبی است زرد مایل به نارنجی از خانوده کاروتنوئیدها با فرمول بسته C40H56 که پیش ساز ویتامین E است و به مقدار فراوان در سبزیهای برگی که با رنگ سبز تیره و یا سبزیهای زرد تیره مانند هویج یافت میشود. اصطلاح انگلیسی carotenoids اصطلاح فارسی کاراتنوئید مفهوم اصطلاح رنگیزه های نارنجی، قرمز و زرد که در هویج و سبزیها و میوه ها وجود دارد و برخی از آنها پیش ساز ویتامین A است. اصطلاح انگلیسی carrageenan اصطلاح فارسی صمغ کاراجینان مفهوم اصطلاح صمغ استخراج شده از جلبک دریایی Chondrous crispus و هترو پلی ساکاریدی است به وزن مولکولی 100000 تا 800000 که دارای گروههای سولفاته است. اصطلاح انگلیسی case-hardening اصطلاح فارسی سطح سختی مفهوم اصطلاح پدیده ای که هنگام خشک کردن مواد غذایی شیرین جامد با هوای گرم و خشک به وجود میآید و علت آن سرعت بیشتر تبخیر سطحی نسبت به سرعت انتقال رطوبت داخل به سطح است. نتیجه آن انتقال مواد قندی و تشکیل قشر نازک سخت و غیر قابل نفوذی در سطح مواد غذایی است که از ادامه تبخیر و خشک شدن جلوگیری میکند. اصطلاح انگلیسی casein اصطلاح فارسی کازئین مفهوم اصطلاح پروتئین عمده و مرکب شیر که فسفو پروتئین است. اصطلاح انگلیسی casein adhesive اصطلاح فارسی چسب کازئینی مفهوم اصطلاح چسبی که از پروتئین کازئین شیر گاو برای بسته بندیها و چسباندن درست میشود. اصطلاح انگلیسی caseinate اصطلاح فارسی کازئینات کلسیم مفهوم اصطلاح نمک کازئین با قلیاها مانند کازئینات کلسیم یا کازئینات سدیم. اصطلاح انگلیسی castor oil اصطلاح فارسی روغن کرچک مفهوم اصطلاح روغنی است که از دانه های گیاه کرچک با نام علمی Reciunus commonis استخراج میشود و حاوی گلیسریل استرهای رسینولئیک اسید است. اصطلاح انگلیسی catabolism اصطلاح فارسی زیست سوزی مفهوم اصطلاح واکنشهای که باعث شکسته شدن ترکیبات آلی در سلول زنده میشود و معمولا انرژی زا هستند. اصطلاح انگلیسی catalyst اصطلاح فارسی واکنش یار مفهوم اصطلاح ماده ای که به مقدار کم قادر به تحریک و تشدید واکنش شیمیایی است بدون اینکه خود متحمل تغییری بشود. اصطلاح انگلیسی catchup اصطلاح فارسی کچاپ مفهوم اصطلاح ketchup اصطلاح انگلیسی catedrine اصطلاح فارسی کاتدرین مفهوم اصطلاح نوعی فلاونوئید که به آسانی باعث تغییر رنگ قهوه میشود. اصطلاح انگلیسی cation اصطلاح فارسی یون مثبت مفهوم اصطلاح اتمی که دارای بار الکتریکی مثبت است و به سمت قطب منفی یا کاتد حرکت میکند. اصطلاح انگلیسی cauliflower اصطلاح فارسی گل کلم مفهوم اصطلاح گیاهی است دوساله از خانواده cruciferae با نام علمی Brassica oleracea که از گلهای فشرده و سفید و ساقه های گل آن استفاده میشود. اصطلاح انگلیسی caustic soda اصطلاح فارسی سود سوزاور مفهوم اصطلاح ترکیب هیدروکسید سدیم است که برای تمیز کردن وسایل صنایع لبنیات هم به کار گرفته میشود. اصطلاح انگلیسی caviar اصطلاح فارسی خاویار مفهوم اصطلاح تخم ماهی ازون برون، فیل ماهی و ماهیهای خاویاری دیگر که در کشورهایی چون ایران و روسیه تولید میشود.
نظرات شما عزیزان:
Design By : Mihantheme |